آخرین جمعه
به امید آنکه سال نودویک سال آخر انتظارمان باشد
اللهم عجل لولیک الفرج
به امید آنکه سال نودویک سال آخر انتظارمان باشد
اللهم عجل لولیک الفرج
اگر که آمدی من رفته بودم / اسیر سال و ماه وهفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم / بیایم در رکاب تو بمیرم.....
ای کاش که این عید، ظهورش برسد / این گونه هزار عید باهم داریم
سال نو ،پیشاپیش مبارک
جمعه یعنى روح سبز انتظار / جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراریهاى آب / جمعه یعنى انتظار آفتاب
جمعه یعنى ندبه اى در هجر دوست / جمعه خود ندبه گر دیدار اوست
جمعه یعنى لاله ها دلخون شوند / از غم او بیدها مجنون شوند
جمعه یعنى یک کویر بى قرار / از عطش سرخ و دلش در انتظار
انتظار قطره اى باران عشق / تا فرو شوید غم هجران عشق
جمعه یعنى بغض بى رنگ غزل / هق هق بارانى چنگ غزل
زخمه اى از جنس غم بر تار دل / تا فرو شوید غم هجران دل
جمعه یعنى روح سبز انتظار / جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار
بى قرار بى قراریهاى آب / جمعه یعنى انتظار آفتاب
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید
سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن/ گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم / گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم / گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن / گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن / گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن / گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه / گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان / گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن / گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم / گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن / گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان / گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن / گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم / گفتا که روز وصل را در انتظارم
مهدیا آمدنت دیر شده / دل پژمرده ما پیر شده
به ولایت زجهان سیر شدیم / دل هر شیعه ،به زنجیر شده
ما به روی مه تو دل بستیم /غم ما ناله شب گیر شده
کم شد تاب و توان دل ما / غم تو درد نفسگیر شده
چشم ما منتظر روی گل است / گرچه در حسرت تو پیر شده
شیعیانت به خدا غم دارند / ز چه رو این همه تاخیر شده؟
مگر از کرده ی ما دلگیری؟ / که چنین دیدن تو دیر شده
ما زجان منتظر خورشیدیم /نوبت صیحه تکبیر شده
دل ما پر زغم این درد است /خون چکان چون لب شمشیر شده
از چه رو روی نهان می داری ؟ /غم ما قصه ی تقدیر شده
کی شود محو جمالت گردیم؟ / چشمم از غیر شما سیر شده
کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات......
اللهم عجل لولیک الفرج
به هر سو دیده خود را گشایند/ به غیر صورت ماهش نبینند...
گفتم به نام نامیت هردم بنازم /گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم ...
دل درگیر،میان این دو انتخاب/کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟
بیایید همه برای آمدنش دعا کنیم..............
مدعی گوید که از یک نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان می کند.
ارسال شده توسط بازدیدکننده وبلاگ
بیایید با امام زمان(عج) باشیم.
یا مهدی گفتن و نام او را سرودن خوب است
ولی با امام زمان بودن کجا و یا امام زمان گفتن کجا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
البته باید در زبان هم گفت ولی اگر در عمل و رفتار خودمان را به امامان شبیه کنیم بهتر از گفتار است
یک نامه حاوی همه حرفهای راست / یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست
یک نامه از بلندی انسان که پست شد / یک نامه از کسی که دچار شکست شد
این نامه مدح نیست فقط شرح ماتم است/ یک ذره از هزار نوشتم اگر کم است
بعد ازشما غبار به آیینه ها نشست / شیطان دوباره آمد و جای .... نشست
پرپر شدند در دل طوفانی از بدی / گلهای رو سپید همیشه محمد
آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتی / انسان منهدم شده ، قرآن زینتی
بیمارهای عشق خدا بهتری شدند / جلباب هایمان کم کم روسری شدند
خورشید مرد و شام تباهی دراز شد / برروی دشمنان در این قلعه باز شد
در کسوت قدیمی آزادی زنان / دنیای ما اگرچه گرفتار آمدست
اما هنوز تشنه نام محمد است / درانتهای نامه خسیم سلام بر
نام بزرگوار و نجیب پیامبر
شعر از شاعر
(توضیح :دربیت۵ ... در شعر(خدا)بود که بنابر نظر بازدید کنندگان و خودم آنرا حذف کردم)
کی میایی ، در کدام آدینه ای / بهر امداد دل غمدیده ای.....
اگه ببینیم میخواهیم چکار کنیم ، بینی و بین الله رومون میشه به روی آقا نگاه کنیم
خودمونیم برا آقامون چیکار کردیم ، حداقل هارو انجام دادیم ، واجبات مون رو درست و خوب انجام میدیم
بیایید هم برای فرج آقا دعا کنیم و هم خودمون رو اصلاح کنیم .
گر به ظاهر دورم از در گاه تو ای نازنین / باز هم مشتاق روی دلکش جانانه ام ....
یاصاحب الزمان
چو بیایی و غم و ظلمت برود از عالم / شاد گردد دل آنان که گرفتار غمند......
رفتی کلاس اول ، این جمله را عوض کن/ آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد...
خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود ،تو خواب بودی باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پرگشودی!!!!!!!!!!
چه بسیار بلاها که از تو به واسطه محبتم دور کردم و تو ندانسته به دشمنیم برخاستی.
از اینکه از این وبلاگ بازدید کردید ممنونم
اگر نظر پیشنهاد یا مطلبی داشتید نظر بدید و پیغام بگذارید
ya_mahdi81@yahoo.com ایمیل بنده هست
اگر مطلبی بود میتوانیم در ارتباط باشیم
پیر گفت نرو بن بست است!
گوش نکردم و رفتم،بن بست بود
برگشتم،به سر کوچه که رسیدم،
دیگر پیر شده بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!