تسلیت

شهادت امام محمد باقر علیه السلام را به تمامی عاشقان آن حضرت تسلیت عرض میکنم.

سالروز ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیهاالسلام

عرق شرم و حیا بر پیشانی علی علیه السلام نقش بسته است. این، بارِ اولی نیست که در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله زانو می زند؛ امّا این بار حاجتی دارد که شرم حضور و حیای معصومانه اش زبان سخن گفتنش را می بندد. پشت چشم های روشنش آرزویی نشسته است. پیامبر صلی الله علیه و آله راز چشم های علی علیه السلام را می خواند. پیامبر صلی الله علیه و آله می داند این چشم ها دریچه ای رو به بهشت دارند.

«لَعَلَّکَ جِئْتَ لِخُطبِ فاطِمَةَ؛ شاید به خواستگاری فاطمه آمده ای؟»

ـ آری

ـ ای علی علیه السلام پیش از تو نیز مردان دیگری به خواستگاری فاطمه علیهاالسلام آمده اند؛ امّا هیچ کدام از آن ها شایستگی همسری فاطمه علیهاالسلام را نداشته اند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد فاطمه علیهاالسلام می رود. فاطمه علیهاالسلام ، علی علیه السلام را خوب می شناسد. کمالات و فضایل علی علیه السلام ، سابقه اش در اسلام، و نزدیکی برادرانه اش با پیامبر صلی الله علیه و آله بر کسی پوشیده نیست. فاطمه علیهاالسلام سر به زیر می اندازد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله منتظر پاسخ زهرا علیهاالسلام است؛ اما پاسخ او جز سکوت نیست؛ سکوتی از سر رضایت.

پیامبر فریاد برمی آورد: «اللّه اکبر! سُکُوْتَها اِقْرارُها» جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل می شود. او مأمور شده است فاطمه را به عقد علی علیه السلام درآورد. فاطمه علیهاالسلام بهترین انتخاب خداست برای علی و علی شایسته ترین مردی است که مِدال همسری زهرا علیهاالسلام را بر گردن می آویزد.

«لَوْ لَم یُخْلَقْ عَلِیُّ ما کانَ لِفاطِمَةَ کُفوٌ؛ اگر علی علیه السلام خلق نشده بود برای فاطمه همسری نبود.»

علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام با کوله باری از کمال و فضل و افتخار، دل به پیوندی می دهند که حاصل آن عصاره های ناب ایمان و انسانیّت می شود. پایه های خانه ای را بنا می کنند که مسیر آمد و رفت ملکوتیان می شود. علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام رو به راهی دارند که به آسمان ختم می شود.

خانه کوچک علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام کهکشانی می شود که یازده خورشید تابناک از مدار نورانی آن سر برمی آورند و عالمی را در نور عظمت خود غرق می کنند.

پیوند علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام عرش را مَسرور می کند و پایه های دین خدا را استوار

ظهور

از بهر ظهور تو دعا باید کرد

با قلب شکسته صد نوا باید کرد

یعنی که برای فرجت هر جمعه

مهدیّ زمانه را صدا باید کرد

یا صاحب الزّمان ادرکنی


کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد

برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد

خدا کند برسد جمعه ای که برگویند

ز کعبه آن گل نرگس،عجب! ظهوری کرد

اللهم عجل لولیک الفرج


آدینه شد و پر از خطاها هستم

من حائل بین خود وَ آقا هستم

با حال بدم ولی یقین می گویم

من منتظرت به جان زهرا هستم

محرم

هلال ماه محرّم دگر رسید از راه

بساط گریه و ماتم، شده مهیّا آه

ببین که سفره روضه دوباره پهن است و

ببین که سردرِ هیئت، کتیبه، ثارالله

در هر طرفی لشکر کین پا شده است

در دور و برت ،ببین که غوغا شده است

من مانده ام و ناله و اشکان رباب

انگار سر رأس تو، دعوا شده است

یا علی بن موسی الرضا


در دیده تمنّای رضا را دارم

در سینه محبّت شما را دارم

در هر سفری که مشهدت می آیم

احساس بهشت با صفا را دارم

یا علی بن موسی الرضا


صحن و حرم و گنبد و ایوان طلا را عشق است

به به، به خدا پنجره فولاد رضا را عشق است

امشب همه جنّ و ملک، واله و سرگردانند

در روبروی مرقد او،دارُالشّفا را عشق است

یا صاحب الزمان ادرکنی(عج)


شیرازه عمر من ز هم وا شده است

این غیبت تو دگر معما شده است

یک بار دگر جمعه شد اما چه کنم

بر روی لبم لیکن و اما شده است