شب جمعه


در حقّ تو ای قطب زمان جفا نمودم

در خلوت و در جلوت خود خطا نمودم

اینک شب جمعه آمد و موسم رحمت

وقتی به خود آمدم تو را دعا نمودم

 

کربلا در شب جمعه، غوغاست

بزم سینه زنی و غم، بر پاست

مادرش هم ز جنان می آید

بانی مجلس روضه، سقّاست

اللهم عجل لولیک الفرج

السلام ای آخرین حجّت، عزیز فاطمه

ای ز یمن حضرتت، روزی رسیده برهمه

جمعه ای دیگر برای شیعیان،سخت آمده

العَجَل یا سَیّدی، یابن العُلومِ الکامِله

این الطالب بدم المقتول بکربلا


شب جمعه، شب عشق است و صفا

شب رحمت،شب سوز است و دعا

یابن زهرا ،تو بیا تا برویم

سینه زن ها،سفری کرب و بلا

السلام علی الحسین

بر پیکر تو، حرامی پست نشست

در حین جدا کردن سر، مست نشست

با خون خدا، چه بی ادب تا کرده

تا آن دم آخر، که نفس هست نشست

........

در مقتل تو، سنگدلان رخنه زدند

با تیر کمان و نیزه و دشنه زدند

بر جسم مبارک عزیز زهرا

فریاد که اینان، همه بی وقفه زدند


گودال قتلگاه

از مقتلت آمد و دو دستش لرزید

کار تو تمام کرد و ملعون ترسید

وقتی که هلال نافع، علّت پرسید

گفتا ز حسین فاطمه، سر برّید

.................

در گوشه گودال، صدایی آمد

آوای دل انگیز خدایی آمد

زهرا به کنار بدن ثارالله

با ناله ز بهر سرجدایی آمد

رباعی تخریب بقیع


ای وای ،قبور اوصیا شد تخریب

صد حیف که قتل فاطمه شد تکذیب

مخفی شده در بقیع، قبر زهرا

انگار تمام غصّه ها،شد ترکیب

اللهم عجل لولیک الفرج


از سمت حجاز ، یک خبر می آید

آدینه هجر، هم به سر می آید

چون وعده معبود، حقیقت باشد

آن یار غریب، از سفر می آید


.....

انگار فرج، برای ما حاصل نیست

انگار که توبه های ما، کامل نیست

از بس که گناه کرده ام می دانم

این جمعه،(وصال)، بهر ما شامل نیست

غر ق غمم و قرار جانم مهدیست

دل خسته ام و تاب و توانم مهدیست

هر جمعه رسد به چشم گریان گویم

من بنده و صاحبِ زمانم مهدیست

سالروز تخریب بقیع-ربانحال امام زمان با مادر سادات


بقیع است و تماماَ غربت و غم

گرفته زائری با مادری ،دم

مخور غصه ،حرم می سازم آخر

اگر آیم برون آیی ز ماتم